کد مطلب:29185 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:115

مروان بن حَکَم












3934. وقعة صِفّین - به نقل از مروان -:اگر آنچه كه در روز محاصره عثمان برایم پیش آمد و حضورم در بصره [ در جنگ جمل] نبود، درباره علی نظری داشتم كه برای انسانِ با اصل و دین، بسنده بود، امّا چه باید كرد؟![1].

3935. مناقب آل أبی طالب:معاویه در جنگ صفّین گفت:سوگند به خدا، از شما می خواهم كه او (علی علیه السلام) را با نیزه ها، سوراخ سوراخ كنید تا شهرها و مردم، از او در آسایش شوند!

مروان گفت:ای معاویه! در نظرت سنگین جلوه كردیم كه به ما فرمان می دهی به كشتن اژدهای وادی و شیر حمله آوریم. آن گاه خشمگین برخاست و ولید بن عقبه، این شعر را خواند:

معاویة بن حرب به ما می گوید:

آیا بین شما كسی نیست كه در پی دشمنانتان باشد؟

كه بر ابو الحسن حمله ور شود

با نیزه ای كه با ضربه ها آسیب نبیند؟

به او گفتم:آیا شوخی می كنی، ای پسر هند؟

تو در بین ما مرد شگفتی هستی.

آیا به ما فرمان حمله می دهی بر اژدهای درون صحرایی

كه شیری ترسناك در آن می خرامَد؟

آن كه مردم، هرگاه او را ببینند

در كنار چشمه، دل در كالبدشان نمی مانَد.

عمرو عاص گفت:به خدا، هیچ كس با فرار كردن از میدان علی بن ابی طالب، مورد سرزنش قرار نمی گیرد.[2].

3936. شرح نهج البلاغة - به نقل از ابن ابی سیف -:مروان، سخنرانی می كرد و در حالی كه حسن علیه السلام نشسته بود، در سخنرانی اش به علی علیه السلام بد گفت.

[ امام] حسن علیه السلام فرمود:«وای بر تو، ای مروان! این فردی كه بدش را می گویی، بدترینِ مردم است؟».

گفت:نه، بلكه بهترینِ مردم است.[3].









    1. وقعة صفّین:463، شرح نهج البلاغة:98/8.
    2. مناقب آل أبی طالب:85/2، بحار الأنوار:2/68/41. نیز، ر. ك:المناقب:235.
    3. شرح نهج البلاغة:220/13.